برنامه ماه عسل رمضان 94

برنامه تلویزیونی ماه عسل رمضان 94

تعداد حلقه : ... دی وی دی

درجه کيفيت : عالی

تعداد قسمت ها : ... قسمت

پخش از شبکه سوم سیما

 طبق معمول جا شدن اقای مجری توی قاب ماهه ماه عسل خیلی حرفه ای بود…

اولین دمه این قسمت باحضور یه پزشک حاذق و موفق دمیده شد…پزشکی که حدودا سی سال از عمرشو ایران نبوده وعلی رغم اینکه درایران حضور نداشته بازم باهمه تفاسیر دینشو به هموطناش ادا میکرده وهمه جوره پای هموطناش درمیومده….دمش گرم..خداخیرش بده….

پزشکی که شاید تویه کلام میخواسته دنیاروزیروروکنه…کسی که میخواسته همه جا به گوش همه برسونه که محبت هنوز هست..وهمین محبت باعث درمان خیلی بیماری هاست….

این پزشک تونسته بود باانرژی بی نظیرش بیمارای سرطانیو درمان کنه…پزشکی که حتی بادور بودن از اقلیمش یادش بود که ایرانیا به چی تعصب دارن وحتی دوتااز بیمار ها کودکش که به دنبااومدن ازوالدینشون خواسته بود اسمه یکیشونو امیر حسین واسمه یکیشو نو زهرا بذاره…

دمه این پزشک عزیز گرم که چند ساله به طور قطعی تصمیم گرفته برگرده ایران ومستقیما به درد هموطناش رسیدگی کنه….

واولین اقدامش توی اصفهان صورت گرفته والان مقیم ایرانه…

قصه بعد قصه یه معلمه بزرگه..معلمی که دانش اموزاشو عملا جای بچه های خودش میدید….حتی طاقت نمیاورد که کوچکترین غمی توچهره یکی ازاین بچه ها ببینه….
معلمی که تمام تلاششو کرده بود که دانش اموزش بتونه درست راه بره.تمام تلاششو برای درمان این پسر نشون داده بود….معلمی که طاقت نیورده بود غمه تو چهره زهراروببینه واز هیچ تلاشی فروگذار نکرده بود تا پدرش درمان بشه….
معلمی که باوجود تالیف چندین جلد کتاب وداشتن پیشنهاد تدریس توی بهترین دانشگاه ها بازهم وجودشو بسته به وجوداین بچه های مهربون میدید وحاضر نبوود بخاطر هیچ مقام ومسلکی ازشون جدابشه..والبته سوال همیشگی اقای علیخانی که چرا این بچه هاروولنکردی وبه زندگیت وموقعیتت برسی..سوالی که خیلی ها در برابرش قفل میکنن وکم میارن..خداخیرت بده خانوم معلم..شاد کردنه دله این بچه ها دنیاییه…..

واما قصه سوم قصه ی بانویی بود که راننده تاکسی مهراباد بود….عجیب ترین کار رای یک زن که کمتر کسی باش برخورد میکنه….

قصه از جایی شروع میشهه که این بانو مسافرشو به مقصد میرسونه وعلی رقم اینکه موظفه بدون سرویس به فرودگاه برگرده با یک خانوم باردار مواجه میشه (که البته این خانوم براساس یه سری اتفاقا متاسفانه قسمت نشد دخدمتشون باشیم)وبر اساس انسانیت به اون خانوم کمک میکنه وپیه هر اتفاقیو به تنش میزنه…

تمام تلاششو میکنه تا بچه اون خانوم به سلامت به دنیا بیاد….به یکی دوتابیمارستان میبره اون خانومو اما هزینه های زیاد اجازه بستری شدن این خانومو نمیده و این بانوی مهربان تمام تلاششو میکنه تا این خانوم باردارو به یه بیمارستان خوب برسونه تا بچش به دنیا بیاد در عین حالیکه میدونسته ممکنه به موقع به بیمارستان نرسه…و خیلی مصمم میگه اگه نشد خودم بچشو توی ماشین به دنیا میارم….والبته بگم اقای علیخانی عجیب زوم کرده بود رواین قسمته برنامه…

درهر صورت امروزم به خوبی وخوشی سپری شد وبازم باعث شد تا ما به خودمون تلنگر بزنیم که مهرو محبت وانسانیت محدود به یه قشره خاصی از مردم نیس..همه از پسش بر میایم…..