پست پیشتاز: بین 2 تا 4 روز کاری
پست سفارشی: بین 4 تا نهایتاً 7 روز کاری
پشتیبانی از طریق یاهو: parsmeshop[at]yahoo[dot]com
پشتیبانی از طریق تماس تلفنی: 09188854724 صالح
........................
کلیه دیسک ها تست شده و سفارشات دارای گارانتی بی قید و شرط بوده و طی ضوابط خاص خود می باشد که توضیحات کامل آن در قسمت پشتیبانی + گارانتی آمده استلطفا پس از خرید محصول به خانواده یا همکاران خود اطلاع داده یا سپرده که در صورت نبودن شما حتما بسته را تحویل بگیرند تا برگشت نخورد.
توجه: حتما برای سفارش محصول ، شماره تلفن همراه خود را نیز ثبت کنید
به خرید های پستی بالای 450/000 تومان (قیمت خود محصولات) 2 % تخفیف تعلق میگیرد
محصولات با کیفیت و ارزان را از ما بخواهید. ارسال سریع با تخفیف ویژه
در صورتی که برای ثبت سفارش از طریق سیستم سایت مشکل دارید میتوانید با شماره پشتیبانی تماس گرفته و سفارش خود را بصورت تلفنی ثبت نمایید
خرید بزرگترین و کاملتربن آرشیو کارتون های قدیمی
خرید کارتون دوبله
خرید کارتون قدیمی دوبله
در 4 دی وی دی کامل با کیفیت عالی
قابل پخش در کامپیوتر و کلیه دستگاههای پلیر خانگی
تعداد حلقه : 4 دي وي دي
ارائه شده در نسخه خانگي
درجه کيفيت : عالی
تعداد قسمت ها : 13 قسمت
پخش از شبکه تهران
فروش مجموعه سریال مهمانان ویژه به صورت کامل با کیفیت
13 قسمت کامل به همراه پشت صحنه
نوروز امسال با «كسی خوابه» به تلویزیون آمد و در حال حاضر سریال «مهمانان ویژه» به كارگردانی او از شبكه تهران در حال پخش است. به همین بهانه سراغش رفتیم….
تلویزیون، خانه من است
جواد رضویان را با آن خندههای معروف و میمیك و صدای منحصر به فردش در سریالها و فیلمهای بسیاری به عنوان بازیگر كمدی میشناسیم؛ هرچند همیشه مخالفان و موافقان خودش را داشته و تقابل نظرات در مورد او زیاد بوده است.
به هر حال او بازیگری نیست كه مخاطب امروز سینما و تلویزیون با نامش غریبه باشد، اما بتازگی كارگردانی بخش مهمی از فعالیتهای رضویان را تشكیل میدهد. نوروز امسال با «كسی خوابه» به تلویزیون آمد و در حال حاضر سریال «مهمانان ویژه» به كارگردانی او از شبكه تهران در حال پخش است. به همین بهانه سراغش رفتیم تا دقایقی با او به گفتوگو بنشینیم.
امسال دو مجموعه به كارگردانی شما روی آنتن رفت، پس میتوان نتیجه گرفت كمی از بازیگری فاصله گرفتهاید و بیشتر مشغول كارگردانی هستید.
باور كنید من نه خودم را كارگردان میدانم نه بازیگر. دوستان لطف میكنند، مرا دعوت میكنند و گاهی دور هم جمع میشویم و كاری انجام میدهیم، وگرنه هنوز «ب» بسمالله بازیگری هم نیستم چه برسد به كارگردانی. قطعا هنوز دانشآموز بازیگری هستم و حالا حالاها باید در كلاس بازیگری بنشینم. الان هم كه جسارت میكنم و پشت دوربین میایستم از بزرگانی مثل فتحعلی اویسی در كار قبلی و علیرضا خمسه در كار جدید و عزیزان دیگر میآموزم.
به هر حال شما به عنوان بازیگری مطرح در گونه كمدی شناخته شدهاید. فكر میكنید این موفقیت را بتوانید در كارگردانی تكرار كنید؟
از همان سال اول كه وارد بازیگری شدم شرایطی مهیا نبود كه بتوانم در كارم شناخته شوم، اما گذشت زمان و كسب تجارب مختلف و كار كردن با كارگردانها و بازیگران حرفهایتر به تكاملی رسیدهام كه برخی دوستان لطف میكنند و میگویند در كارهای كمدی به توفیقاتی دست پیدا كردهام. در كارگردانی هم نیاز به فرصت دارم. امیدوارم بتوانم اثری كه در شأن و اندازه مخاطب مشكلپسند ایرانی است، ارائه كنم.
تجربیات شما در بازیگری باعث شده نبض طنز را به دست آورید. در واقع میدانید مخاطب از چه نوع طنزی لذت میبرد. آیا این تجربیات در روند حركتتان در مسیر كارگردانی تاثیرگذار است و به آن سرعت میبخشد؟
امیدوارم این طور باشد. این را باید از واكنش مخاطب فهمید كه هنوز واكنشی دریافت نكردهام. دوستانی هستند كه با نظرات مثبتشان به من لطف دارند و مرا شرمنده میكنند، اما نمیدانم مردم هم با این كار ارتباط برقرار كردهاند یا نه. شاید هنوز برای داوری زود باشد، اما تمام تلاشم را كردهام تا كاستیهای كارهای قبلی را در این مجموعه جبران كنم. این هم به خاطر آن است كه تیم حرفهای و خوبی داشتم. محسن كیایی، نویسنده جوان و موفق و آیندهداری است كه به تلویزیون معرفی شد و متن خوبی برای این سریال نوشت. اگر نقصی در كار باشد قطعا از كمتجربگی و كمسوادی من است.
تجربه طولانیمدت بازیگری در فیلمهایی كه نقاط مشترك زیادی داشتند و كمدیهایی بودند كه سبك خاص خودتان در آنها مشهود بود، چه تأثیری روی كارگردانیتان گذاشت؟ از فیلمنامه و بازیگران انتظار داشتید ادامه مسیری كه تا به حال در آن حركت كردهاید را شكل دهند یا میخواستید كار جدیدی ارائه كنید؟
قطعا میخواستم كار جدیدی ارائه كنم و به اصطلاح طرحی نو در اندازیم؛ چون خودم از جواد رضویان تكراری خسته شده بودم كه مثلا در خیلی از فیلمها از روستا وارد شهر میشد. خودم از این تكرار فرار میكردم، اما خیلی وقتها مجبور میشدم و در رودربایستی قرار میگرفتم. بدون تعارف عرض میكنم خیلی وقتها برحسب نیاز بود. بعضی دوستان هم با سادهپنداری به این كار نگاه میكردند و فكر میكردند چه كاری جواد رضویان را نود شب یا بیشتر در تلویزیون نگه میدارد و مردم را هم جذب میكند، همان روش را در سینما اجرا كنیم. اما سینما با تلویزیون كاملا فرق دارد. به خاطر كماطلاعی، تعداد كارگردانها و نویسندگان كمدی خوبمان به تعداد انگشتان دست هم نمیرسند. به همین علت اگر كاری كمی از درجه معمولی بهتر شود نمره عالی به آن میدهیم. گاهی سریالهای قدیمی را كه بازی كردهام نگاه میكنم، میبینم طی این سالها، كمدی پیشرفت چشمگیری نداشته و حتی گاهی پسرفت كردهایم.
خرید و دانلود سریال ایرانی و تلویزیونی مهمانان ویژه کامل با کیفیت عالی از فروشگاه اینترنتی تی وی تاپ
شما در مسیری كه حركت میكردید مخاطب خاص خودتان را داشتید و موفق بودید. فكر میكنید ادامه دادن آن مسیر پاسخگوی مخاطب نبود؟
جلب مخاطب را موفقیت نمیدانم. مخاطب در یك اثر با شخصیت همذاتپنداری میكند و این همراهی ادامه مییابد. این دلیل بر توفیق بازیگر نیست، بلكه نشانه صبوری و به عقیده من ترحم مخاطب نسبت به بازیگر است. مثلا در بعضی كارهایی كه اواخر در سینما انجام دادم، دوست نداشتم مخاطب به خاطر گذشتهام به سینما برود. دوست داشتم اگر جذب كار میشود، فردا بگوید بروید ببینید جواد رضویان چه فیلمی بازی كرده، نه این كه بگوید او را شبیه فیلمهای قبلیاش دیدیم. این تكرارها آزرده خاطرم میكرد. این تكرار در مورد بسیاری از دوستانمان هم هست. مشكلات زیادی مثل محدودیت در شوخی با اصناف و مشاغل و گرایشها و عقیدهها هم وجود دارد كه باعث میشود متنها محدود شود.
به خاطر دور شدن از این تكرار بود كه در سریال خودتان بازی نكردید؟
خیلی از دوستان به این باور رسیده بودند كه كارگردانی میكنم تا در كار خودم بازی كنم. میخواستم این تفكر را از بین ببرم. همین طور اگر جای هر كدام از بازیگران میخواستم بازی كنم، نمره پایینتری از آنها میگرفتم. در این سریال، بازیهای خیلی خوبی از بازیگرانی كه چهرههای چندان آشنایی ندارند، میبینیم. مثلا قبل از این سریال، مردم صدای خانم صدرایی را از رادیو شنیده بودند، اما فكر میكنم در نقش همسر آقای خمسه خیلی خوب ظاهر شد. همینطور ایمان صفا كه در شب پخش سومین قسمت به برنامهای زنده دعوت شد و فكر میكنم این نشانه خوبی است. خدا را شكر میكنم كه اسم من هم كنار اسم این همكاران هست؛ بزرگانی مثل استاد خمسه، استاد بابك، سركار خانم مهیمن كه این سریال را از همه بابت و حتی مرا هم مدیریت كردند.
بازیگران سریال را میتوان به دو دسته تقسیم كرد، آنها كه شناخته شده هستند و مهارتشان نیاز به اثبات ندارد مثل علیرضا خمسه، اسدزاده و بابك و آنها كه كمتر مطرح و شناخته شده هستند مثل ایمان صفا و كیایی. این ناهمگونی در انتخاب به چه علت است؟
همه ما تا وقتی كنار بزرگان بازی نكردیم، چندان دیده نشدیم. وقتی كنار بزرگان ایستادیم، آنها فضا را باز گذاشتند و به ما فرصت دادند هنر خودمان را ارائه كنیم. در این سریال بازیگران بزرگ و مطرح اجازه دادند بازیگران كمتجربهتر خودشان را ارائه كنند و از استعدادهایی كه داشتند و در تئاتر به صورت محدود دیده میشد، در تلویزیون به صورت گستردهتر استفاده كنند. فروش سریال ایرانی مهمانان ویژه دانلود تیتراژ
شخصیتهای سریال، لحن علیرضا خمسه و در كنار آن موسیقی سریال عواملی هستند كه در بعضی لحظات، فضای كلی كار را به سریال «پایتخت» ساخته سیروس مقدم نزدیك میكند. قبلا به این شباهتهای لحظهای پی برده بودید؟
قطعا توانایی ساختن سریالی مثل پایتخت را ندارم. شاگرد آقای مقدم هم نیستم. حالا حالاها باید بدوم تا به پای ایشان برسم. آقای مقدم كارگردان بسیار باتجربهای هستند. پیر این حرفه هستند. من جوانتر و كمتجربهتر از این حرفها هستم. دفعه اول است كه این نظر را میشنوم. امیدوارم این اتفاق نیفتاده باشد. ایرادی ندارد كه این سریال تداعیكننده لحظاتی از كار آقای مقدم باشد، اما قطعا نگاهم این نبود كه كارم خدای ناكرده نزدیك به آن شود، چون نه اجازهاش را دارم و نه توانش را.
روابطی كه در سریال میبینیم، گاهی رنگ و بویی از دنیای قراردادی و فانتزی دارد. برای مثال در قسمتهای اول سریال، مجید كه قرار است چند روز بعد با خانوادهاش به خواستگاری پریسا برود، سر كلاس درس او را پای میزش میخواهد و با دنگ و فنگ بسیار ماجرا را برای او تعریف میكند. در حالی كه برای هر دو این فرصت و موقعیت وجود داشت كه خارج از كلاس همدیگر را ببینند یا تلفنی صحبت كنند و چون در یك ساختمان زندگی میكنند براحتی میتوانند به هم دسترسی داشته باشند. پس این فضا كمی از واقعیت فاصله میگیرد. میخواستید فضا كمی فانتزی باشد؟
كاملا دوست داشتم شوخیها براساس منطق جلو برود و سعی نكردم به فضای فانتزی نزدیك شوم. قرار بود لحن حكایتمان بر این اساس استوار باشد كه تا جایی كه میتوانیم اتفاقات بر مبنای واقعیت باشد. آن اتفاقی كه به عنوان مثال گفتید هم قطعا به خاطر نگرانی و محدودیت زمانی بود كه مجید داشت. چون مثلا در نشستهای خانوادگی میفهمیم این طور گفته شده كه پدر مجید مهندس مكانیك است، اما واقعیت این نیست. بنابراین مجید فرصت كمی دارد كه این تصورات را عوض كند و به خانواده كیهانی بفهماند كه پدرش یك مكانیك ساده است، خانوادهای شهرستانی دارد كه با خانواده دختر كه متمول است و در پایتخت زندگی میكند، تفاوت دارد.
پس این طور نبود كه برای به وجود آوردن طنز، شرایطی را به وجود بیاورید كه كمی خارج از خط منطق باشد، ولی موقعیت طنز ایجاد كند؟
كمدی ما براساس موقعیت اتفاق میافتد. تقابل دو فرهنگ و منش، گفتار، ریتم زندگی میتواند موقعیتهای مختلف را به وجود بیاورد. دعوا كردن و سرزنش و تنبیه كردن پدر خانواده مجید قطعا با آقای كیهانی متفاوت است. آپارتماننشینی برای آدمی كه خانه مستقل در شهرستان دارد اصلا مفهومی ندارد. میبینیم پدر مجید میخواهد همان كارهایی را كه در خانه مستقل خودش انجام میداده در آپارتمان هم انجام دهد و نمیتواند درك كند كه در یك آپارتمان ده خانواده با فرهنگها و سلایق و ایدهآلهای مختلف زندگی میكنند. مثلا میخواهد با لباس راحتی در راهپله راه برود، مینیبوسش را در حیاط خانه پارك كند یا جلوی در خانه بشوید. او سادگی و راحتی خودش را دارد و این تقابل دو فرهنگ است كه اساس بستر موقعیتهای طنز را به ما خواهد داد.
البته برای این كه طنز پررنگتر شود از عوامل دیگری هم استفاده كردهاید، حتی از طنز در شخصیتپردازیها.
همین طور است. مثلا در گویشها، شوخیهای كلامی وجود دارد یا مثلا تقابل پدر و پسر شهرستانی را ببینید. چرا پدر همیشه نسبت به پسرش پرخاش دارد؟ اول قصه میگوییم این طفلك كه حرفی نزد. حتی به نویسنده میگفتم این چرا اینقدر ناجور با پسرش رفتار میكند؟! میگفت صبر كن معلوم میشود. بعد دیدیم سعید قصه ما باعث تمام اتفاقات ناجور خانواده است. خوب چنین بچهای را باید خیلی سختتر از اینها تنبیه كرد.
از تقابلهایی كه بین فرهنگها به وجود آوردهاید و تفاوتهایی كه سعی در نشان دادنش دارید، میتوان این طور برداشت كرد كه این سریال نقدی است بر فرهنگی كه در شهری بزرگ یا بالعكس، در شهرستانی كوچك غالب است؟
اتفاقا در نگاه اولیه قصه مان قرار بود یك مهاجرت معكوس داشته باشیم. قرار بود گستره زندگی شهرستانی و كلانشهری مثل تهران را باز كنیم. اما قرار نبود بگوییم كدام خوب است، كدام بد. قرار بود این دو گونه زندگی كردن را باز كنیم و در نهایت شخصیتها را به این نتیجه برسانیم كه زندگی كردن در یك شهرستان كوچك آرام، با آسمان آبی، به زندگی در تهران با این همه آلودگی و ترافیك و جمعیت برتری دارد. اما این روند با توجه به این كه برای شبكه تهران كار میساختیم منطقی نبود. باید بهایدهآلهای شبكه هم توجه میكردیم.
خودتان تجربه نویسندگی داشتهاید. چرا خودتان فیلمنامه ننوشتید و نساختید؟
من جسارت نمیكنم و در مقام نویسنده قلم دست نمیگیرم. ان شاءالله با همكاری دوستان، به صورت گروهی همكاری خواهم كرد.
چرا قلم دست نمیگیرید؟
چون كمتر فرصت نگارش دارم. بیشتر سعی میكنم ببینم، مطالعه كنم و به این نتیجه رسیدهام كه تنهانویسی دیگر نتیجه نمیدهد. كارگروهی و كارگاه نویسی خروجی بهتری دارد. چون فكر میكنم شاید وقتی برای ده شخصیت موقعیت خلق میكنیم، اگر طراحی آنها از ذهن پنج نفر تراوش كرده باشد نتیجه كار بهتر خواهد شد.
دلیلش این نیست كه میخواهید روی كارگردانی متمركزتر و عمیقتر شوید؟
این هم شاید باشد، ولی بیشتر نگاهم این است كه كارگاهنویسی نتیجه بهتری خواهد داشت.
از تفاوت كار تلویزیونی و سینمایی گفتید. كمی در این مورد توضیح دهید.
نمی توانیم سینما و تلویزیون را به هم نزدیك كنیم. در سینما مواردی هست كه شامل ممیزی نمیشود، ولی در تلویزیون به آنها نمیشود نزدیك شد. در سینما در گفتن خیلی از دیالوگها و ساختن خیلی از موقعیتها راحت تر میتوانیم عمل كنیم. ساختار سینما و تلویزیون ما كاملا از هم جداست.
كار ویدئویی هم برای شبكه خانگی انجام دادهاید. آن را در مقایسه با تلویزیون چگونه ارزیابی میكنید؟
وقتی كارهای ویدئوییام خواستند پخش تلویزیونی شوند، بهاندازه دو برگه A4 برایم اصلاحیه آمده. دو كار برای ویدئو رسانه ساختم كه چندان راضیكننده نیست. مثلا برای فیلم «لیموترش» در 20 روز پیش تولید و تولید، هم متن نوشته شد و هم تصویربرداری و بقیه كارها به سرانجام رسید. انجام چنین كارهایی را خبط مینامم، اشتباه از من بود. بیننده سینما و تلویزیون و ویدئو رسانه ما شأنش خیلی بالاتر از این حرفهاست كه من به خاطر مسائل شخصی بخواهم انتخاب نامناسبی داشته باشم. او از من خروجی قابل دفاع میخواهد و حق دارد هر جور كه دوست دارد مرا نقد كند. قطعا كوتاهی بنده بوده اگر كاری كمتر توفیق پیدا كرده یا اصلا توفیقی پیدا نكرده است. نمره منفی را فقط به خودم میدهم.
از مجموع صحبتهایتان و این همه تغییری كه در تفكرتان به وجود آمده، میشود به این نتیجه رسید كه از این به بعد قرار است جواد رضویان را با سبك و سیاق جدیدی ببینیم؟
اصلاً به همین خاطر است كه در دو سال اخیر كم كار شدهام. واقعاً دلم میخواهد چیزی كه در شأن و لیاقت مخاطب سینما و تلویزیون است، ارائه كنم. بعضی دوستان منتقد ما را نقد میكنند، اما آنقدر نقدها مغرضانه است و كملطفی در آن وجود دارد، آنقدر نقدها شخصی هستند كه آدم متعجب میشود. یادمان میرود كه ما حق نداریم قیافه یك نفر را نقد كنیم. به یكی از دوستان منتقد گفتم لطف كنید كاری را كه روی پرده است، نقد نكنید. گفتند همانطور كه ما قیافه تو و كارهایت را تحمل میكنیم تو هم نقد مرا تحمل كن. به همین علت نقد منتقدان را خیلی جدی نمیگیرم. هر چند اگر جایی حرف حسابی زده شد، سعی كردهام آویزه گوشم كنم. اما وقتی غرضورزی و بیانصافی میبینم، خیلی جدی نمیگیرم. نقد مردم برایم حكم است، آنها هستند كه نمره قبولی و ردی كارهایم را میدهند.
شما كه میگویید پر مخاطبشدن و فروش بالای فیلم نشانه موفقیت نیست. پس از كجا میفهمید مردم شما را دوست دارند؟
قاطی مردم چرخیدن همه چیز را مشخص میكند. كافی است با مردم بنشینیم و فیلممان را ببینیم تا متوجه نظر آنها شویم.
كمی از گروهی كه با همكاری هم این سریال را ساختید بگویید.
نمی دانم چطور از بچههایی كه در این كار با ما همكاری كردند، تشكر كنم. كار ما به دو بخش تقسیم شد. پنجم اسفندماه بود كه به خاطر فیلمنامه سریال متوقف شد. پنجم خردادماه دوباره توانستیم مجموعه را كلید بزنیم و بقیه كار را بگیریم، اما در این مدت جغرافیا را از دست دادیم. كاری كه در زمستان گرفته میشده و بخار از دهان بازیگران در میآمد، یكدفعه تبدیل میشود به زمانی كه همه جا سبز و هوا بهاری است. اینها به رویه كارمان خیلی لطمه زد. البته بازیگران من محبت میكنند كاپشنشان را میپوشند و شال گردنشان را هم میاندازند گردنشان، ولی عرق پیشانی این بچهها عرق شرمی است كه روی پیشانی من مینشیند.
این اتفاق در قسمتهای آخر سریال دیده میشود؟ چون در قسمتهای اول چنین اتفاقی مشهود نیست.
در این قسمتهایی كه دیدهاید هم اتفاق افتاده. تمام سعیمان را كردیم كه این پرش مشهود نباشد. تمام بچهها تحمل و صبوری كردند. در تیم فیلمبرداری قبلی آقای معقولی واقعاً برای این كار سنگتمام گذاشتند و كار كردن با آدم با تجربهای مثل ایشان موهبتی بود. در تیم جدید هم منصور عبدالرضایی نهایت سعیاش را كرد تا مثل آقای معقولی كار كند. نورپردازی و زوایایی كه امیر معقولی استفاده میكند كار سختی است و كار هر كسی نیست كه تكرارش كند، اما عبدالرضایی هم جزو فیلمبرداران خوب و صاحب سبكی است كه تلاش كرد نور و حركت دوربین را به سبك آقای معقولی نزدیك كند. امیدوارم پرشی به وجود نیامده باشد، اما اگر ضعفی وجود دارد حاصل كمبودهای من است. باور كنید سعی كردهام از كنار یك نمای ساده هم راحت نگذرم. خیلی وقتها سهلانگاری و بیدقتی سادهتر بود، اما این كار را نكردیم و به خودمان سخت گرفتیم تا نتیجه كار خوب شود.
نكتهای هست كه به عنوان كلام آخر اضافه كنید؟
امیدوارم مخاطب همانطور كه مرا تا اینجا تحمل كرده باز هم تحمل كند. من هم قول میدهم در كارهای آینده كمی و كاستیهای این سریال را جبران كنم و كاری بسازم كه در حد و اندازه مخاطب سختپسند ایرانی باشد. همینطور امیدوارم این گفتوگو شفافكننده اتفاقاتی باشد كه این چند ساله اطراف جواد رضویان افتاده است. واقعا این دو سال سختی كشیدم تا كار نكنم. ما به كار كردن جلوی دوربین عادت داریم. عادت داریم كه در خیابان راجع به كارهایمان صحبت كنند. در این دو سالی كه كار نكردم واقعا ریاضت كشیدم. من بچه تلویزیون هستم، اما گلایههایی دارم. بعد از «قرارگاه مسكونی» یك سال سریالم بلاتكلیف ماند كه باعث شد احساس كنم از خانه خودم رانده شدهام و این احساس بسیار بدی بود. خودم را بچه گروه كودك میدانم و آرزو دارم روزی به گروه كودك برگردم.
نام یا عنوان شما : | |
آدرس ایمیل شما : | |
ایمیل دوست شما : | |
متن پیام (متن ساده) : حداکثر 2000 حرف |
|
محصولات مشابه
محصول بعدی : سریال گل پامچال کامل با کیفیت عالی
جستجوی مرتبط :
نام شما | |
ایمیل شما | |
متن پیام | حداکثر 3000 حرف و درج کدهای html مجاز نیست! |
سریال مهمانان ویژه کامل با کیفیت عالی :
می در كه به این سریال را از است های هم با مهمانان ویژه كار ایرانی خرید ها فروش كنم اما.
فروشگاه ایرانی من تابع قوانين جمهوري اسلامي ايران ميباشد و محصولات آن بر همين معيار عرضه شده است .