پست پیشتاز: بین 2 تا 4 روز کاری
پست سفارشی: بین 4 تا نهایتاً 7 روز کاری
پشتیبانی از طریق یاهو: parsmeshop[at]yahoo[dot]com
پشتیبانی از طریق تماس تلفنی: 09188854724 صالح
........................
کلیه دیسک ها تست شده و سفارشات دارای گارانتی بی قید و شرط بوده و طی ضوابط خاص خود می باشد که توضیحات کامل آن در قسمت پشتیبانی + گارانتی آمده استلطفا پس از خرید محصول به خانواده یا همکاران خود اطلاع داده یا سپرده که در صورت نبودن شما حتما بسته را تحویل بگیرند تا برگشت نخورد.
توجه: حتما برای سفارش محصول ، شماره تلفن همراه خود را نیز ثبت کنید
به خرید های پستی بالای 450/000 تومان (قیمت خود محصولات) 2 % تخفیف تعلق میگیرد
محصولات با کیفیت و ارزان را از ما بخواهید. ارسال سریع با تخفیف ویژه
در صورتی که برای ثبت سفارش از طریق سیستم سایت مشکل دارید میتوانید با شماره پشتیبانی تماس گرفته و سفارش خود را بصورت تلفنی ثبت نمایید
خرید بزرگترین و کاملتربن آرشیو کارتون های قدیمی
خرید کارتون دوبله
خرید کارتون قدیمی دوبله
خرید سریال قدیمی در پناه تو کامل با کیفیت عالی
در 7 دی وی دی کامل با کیفیت عالی
قابل پخش در کامپیوتر و کلیه دستگاههای پلیر خانگی
فروش در فروشگاه بزرگ ایرانی من
سریال قدیمی در پناه تو تعداد : 7 دی وی دی
نسخه خانگی
کیفیت : عالی
تعداد قسمت : قسمت
شبکه دو سیما
سریال قدیمی که دهه 70 پخش شده است و و طرفداران زیادی را به خود اختصاص داده است و باز پخش آن پس از 15 سال در اواخر آذر ماه نود از شبکه دوم سیما شروع به پخش شده است و بار دیگر خاطرات آن دوران را زنده کرده است
توضیحات کامل سریال :
در نيمه دوم سال 1375، سريالي خانوادگي از شبكه سيماي جمهوري اسلامي پخش شد كه پس از نمايش يكي دو قسمت اوليه، در اثر استقبال فراوان مخاطبان كه اكثر آنها در چارچوب خانواده بودند، تبديل به يك پديده تلويزيوني شد و در كنار سريال امام علي(ع) كه در همان روزها از تلويزيون پخش ميشد، پرازدحامترين ساعات آنتن را به خود اختصاص داد.
گونههاي خانوادگي در نظام سريالسازي تلويزيون چه ايران و چه در سطح جهان يكي از اساسيترين رهيافتها را تشكيل ميدهد و با توجه به اين كه مخاطبان اين رسانه نيز برخلاف سينما كه ساحتي فرديتآميزتر دارد، عمدتا در حوزه خانواده است كه ارتباط رسانهاي پيدا و از اين نوع سريالها استقبال زيادي ميكنند. در تاريخ مجموعههاي تلويزيوني ايران نيز چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامي همواره غلبه با همين رويكردهاي خانوادگي بوده است.
پس چرا در سطور قبلي از سريال پخش شده سال 1375، با صفت پديده ياد كرديم؟ مگر چه وجه تمايزي بين اين اثر با ساير مجموعههاي خانوادگي سيما ديده ميشد؟
نام آن سريال محبوب كه در نوبتهاي بعدي پخشاش در سالهاي آينده همچنان پرمخاطب به نظر ميرسيد در پناه تو بود؛ سريالي كه متنش را عليرضا طالبزاده نوشته بود. در آن سالها طالبزاده خيلي معروف نبود و آثاري از قبيل مدرسه پيرمردها را براي سينما نگاشته بود اما با اين سريال شهرت و اعتبارش شكلي مضاعف به خود گرفت، آن سان كه در مدتي كوتاه تبديل به يكي از حرفهايترين فيلمنامهنويسان آثار داستاني تلويزيون گرديد.
بينندگان جدي و علاقهمند تلويزيون با نام او طي سالهاي اخير با سريالهاي ارزشمندي از قبيل صاحبدلان، دوران سركشي و رقص پرواز برخورد داشتهاند. طالبزاده استاد ايجاد موقعيتهاي پيچيده دراماتيك در قالب محدود تلويزيون و روايت پردامنه سريالي است و با رهيافتي كه بيشباهت به اگزيستانسياليسم مذهبي نيست، ضمن پرهيز از قطببنديهاي كليشهاي شخصيتي و منفي يا مثبتانگاري، بحث مسووليت فردي انسان را در مسير انتخابهايش در تار و پود درام نوشتههايش به ظرافت ميتند. سريال در پناه تو از همين رويكرد الگو گرفته بود و برخلاف اغلب سريالهاي خانوادگي كه به جاي موقعيتپردازي، دچار رسوبزدگيهاي ذهنيتي ميشوند و طبق فرمولهايي سطحي و مستعمل، اعضاي يك خانواده را برحسب عروس، مادرشوهر، داماد، باجناق و ... طبقهبندي ميكنند، اساس كار را در همين مواجهه هريك از آدمهاي داستان در برابر انتخابهايشان قرار داده بود و سرنوشت و سرشت بشر را به مثابه عامل پيشبرنده روايت و عنصر تعميقبخش لايههاي شخصيتي به كار گرفته بود. كارگردان در پناه تو حميد لبخنده بود كه جدا از سوابق تئاترياش، در تلويزيون نيز پيشينه كارگرداني و نويسندگي نمايشهايي تلويزيوني را ميشد در كارنامهاش جستجو كرد كه اغلب وجهه تاريخي ادبي داشتند.
در پناه تو داستان تعدادي از دانشجويان تئاتر را در رشته طراحي صحنه تعقيب ميكرد. بين 2 نفر از اين دانشجويان محمد و مريم علاقهاي پنهان وجود دارد كه هريك از ابراز آن به ديگري پرهيز دارد و در اين بين با حضور خواستگاري به نام رامين كه از دوستان محمد است و در باب ازدواج نيز با او مشورت كرده است، روند داستان رو به پيچيدگي ميرود. ازدواج رامين و مريم كه به مرور زمان، وجود اشتباه و نادرست بودن آن عيانتر ميشود، فرجامي جز جدايي به خود نميگيرد و اين روند، موقعيت هريك از اين آدمها يعني محمد و مريم و رامين را در برابر تصميمات نادرستشان در قبال زندگي، عشق، حرفه و ... به ميزان ارزيابي مينهد.
اين سريال قبل از آن كه وارد مرحله اجرا شود، بر سر روند اصلياش در فيلمنامه مورد بحث فراوان بين كارگردان و نويسنده و مشاور فيلمنامه (خسرو دهقان) قرار گرفت و درخصوص وضعيتها، آدمها، شرايط و ايدهها بررسيهايي به عمل آمد كه در نهايت به تعيين شناسهها و سنجهها و شاخصههايي منتهي شد. از همينرو است كه مثلا شخصيتي مثل رامين بيشباهت به شخصيتهاي تراژدي يونان باستان نيست، آنسان كه بيگناه تقصير ميكند و رنج ميبرد و به زندگي ادامه ميدهد در حالي كه ناخواسته اطرافيانش را مورد آزار قرار ميدهد. بدين ترتيب هر يك از شخصيتها ريشه در يك الگوي ملموس داشتند تا مبادا آفت تيپسازي در قبالشان شكل بگيرد. اين در حالي است كه هويت شغلي و تحصيلي هريك از آدمهاي اصلي كه ريشه در تئاتر دارد، بيتاثير در نوع ديدگاه و عملكردشان نيست و بحث نقاب زدن بر چهره احساساتشان و پناه بردن به ساحت نقش ايفا كردن در مقابل ديگران درخصوص خصوصيترين لايههاي زندگي و عاطفيشان، از همين خاستگاه سرچشمه ميگيرد. اتفاقا حميد لبخنده نيز با ايجاد ميزانسنهايي ظريف اين دوگانگيها و تقابلها را به شكلي هنرمندانه بازتاب داده است، مثلا در يكي از سكانسها كه مربوط به روز قبل از جدايي مريم و رامين است و مريم را در خانه پدرياش ميبينيم، دوربين او را در حالي نشان ميدهد كه بچهاي از اهالي فاميل را در آغوش گرفته است و در آخرين نماي سكانس دارد او را ميخواباند. مادر كه براي پدر بچه چاي آورده است پشت ميز مينشيند و به كاري مشغول ميشود و اين در حالي است كه مادر در پيشزمينه و به شكل متمركز و واضح، اما مريم و بچه در پسزمينه و به شكل فلو و ناواضح رويت ميشوند. اين تمهيد با توجه به اين كه از قبل ميدانيم علت اصلي بحران در زندگي مريم نازايي اوست، كاركردي مفهومي به خود ميگيرد و حس عاطفي صحنه را با توجه به حضور مادر در پيشزمينه تقويت ميكند يا مثلا در صحنهاي ديگر رامين با چهرهاي مجروح در يك سالن نمايش به سراغ محمد ميآيد و ابعادي از زندگي خصوصياش را براي او مطرح ميكند. لبخنده در اين سكانس، كل صحنه را در سالن خالي به نمايش ميگذارد. محمد روي صحنه است و رامين در پايين آن ايستاده است و هر دو در حال بازي هستند، منتها اولي با پنهانسازي احساسش نقش ايفا ميكند و دومي اعتبار حيثيتي خويش را به بازي ميگيرد و اين در حالي است كه تاكيد بر صندليهاي خالي، معطوف به خود تماشاگران تلويزيون است. همچنين خروج آدمها از محضر طلاق كه با بهرهگيري از راهپلهها و نوري كه از پنجره مقابل ميتابد و يك بار مريم و بار ديگر رامين در مقابل آن مكث ميكنند تا تاكيدي باشد بر نقش خودشان در ايجاد لحظات تاريك در زندگي شخصيشان.
سريال در پناه تو اگرچه بخشي از جذابيت خود را مرهون يكجور كليشهشكني و جسارتنمايي در نمايش عشق زميني با توجه به محدوديتهاي نهچندان موجه آن سالها بود و البته بدون آن كه در ورطه ابتذال بيفتد، صميميت و ملموس بودن روابطه عاطفي آدمها را به خوبي تداعي ميكرد، اما با اين حال بيانصافي است كه تماميت جذابيت اثر را معطوف به اين عنصر بدانيم. اين سريال در زمينه كارگرداني، متن، تصويربرداري، موسيقي و بازيگري جزو يكي از بهترينهاي سريالسازي در سيما به حساب ميآيد. لبخنده تركيبي دلنشين از حضور بازيگران مجرب و كارآمد (مثل ثريا قاسمي، سعيد پورصميمي و آزيتا لاچيني) و بازيگران جوان اما پراستعداد را در اين سريال رقم زد.
بسياري از اين بازيگران جوان بعدها هريك راهي مستقل را در سينما و تلويزيون پيش گرفتند كه اكنون جزو چهرههاي مطرح اين رسانهها هستند. لعيا زنگنه، حسن جوهرچي و پارسا پيروزفر شاخصترين اين بازيگران هستند. متاسفانه رامين پرچمي كه در نقش رامين به خوبي از عهده بازتاباندن شخصيت بلااراده او برآمده بود، مسيرهاي بعدي را به جديت ساير همبازيهايش ادامه نداد. البته اين نكته را به نوعي ميتوان به خود كارگردان مجموعه نيز نسبت داد، آنهايي كه موفقيت فراوان سريال در پناه تو نه در سريالهاي بعدي او مانند در قلب من تكرار شد و نه در ساحت سينما مثل فيلم آبي تداوم يافت.
با اين حال در پناه تو در تاريخ سريالهاي ايراني، جايگاهي ممتاز و شاخص دارد كه براي مخاطبان تلويزيون نيز همچنان واجد جذابيت است.
«حميد لبخنده» با ساخت مجموعه «در پناه تو» به چهره اى شناخته شده در نزد مخاطبان تلويزيون تبديل شد. او قبل از اين كار چندين مجموعه با نام هاى «مهر و ماه»، «حكايت نامه»، «ميرزايحيى» و «اين شرح بى نهايت» را ساخته بود و در چندين فيلم و مجموعه نيز به عنوان بازيگر حضور داشت اما «در پناه تو» شروع تازه اى براى «لبخنده» بود. مجموعه اى كه مى توان به جرات آن را اثرى جريان ساز در عرصه توليد سريا ل هاى تلويزيونى ناميد. «در قلب من» و «با من بمان» و فيلم سينمايى «آبى» ديگر آثارى هستند كه «لبخنده» آنها را بعد از «در پناه تو» جلوى دوربين برد. اين مجموعه تلويزيونى پرمخاطب چند هفته اى است كه مجدداً پخش آن از شبكه دو سيما آغاز شده است، مجموعه اى كه با وجود جرح و تعديل هاى بسيار، باز هم مورد استقبال قرار گرفت. به بهانه پخش مجموعه «در پناه تو» با لبخنده به گفت وگو نشستيم و درباره مسائل مختلف اين مجموعه از جمله انتخاب بازيگران، مميزى هاى اعمال شده بر كار و... صحبت كرديم.
•••
•شما جزء آن دسته از كارگردانانى هستيد كه سابقه بازى هم داريد، از زمانى كه وارد اين كار شديد، دغدغه تان بيشتر بازيگرى بود يا كارگردانى؟
دغدغه اصلى و هميشگى من كارگردانى بود، اما از آنجا كه كارم را با بازيگرى شروع كرده بودم، در شرايطى كه امكان كارگردانى نبود، تن به بازيگرى مى دادم.
•آخرين كارى كه به عنوان بازيگر در آن حضور داشتيد، خاطرتان هست؟
آخرين كار صحنه اى ام نمايش «مرده هاى بى كفن و دفن» به كارگردانى استادم حميد سمندريان و آخرين كار تصويرى ام سريال تلويزيونى «جاده» بود، كه هر دوى اين كارها را در سال ۷۲ انجام دادم.
•دليل اينكه كارگردانان به بازيگرى گرايش دارند، چيست؟
جاذبه بازيگرى، اولين گرايش اغلب كسانى است كه به سمت اين حرفه كشيده مى شوند (كارگردانان، فيلمبرداران، طراحان صحنه و....) و در كوران كار است كه آن را به سوى ذوق واقعى شان هدايت مى كند. به خاطر دارم در سال ،۱۳۴۶ در گرما گرم تابستان جنوب، وقتى كه كلاس هاى بازيگرى دكتر حسينعلى طباطبايى در اهواز تاسيس شد، من هم مثل زنده ياد على سجادى حسينى، رضا خندان، رضا فياضى و... در آن كلاس ثبت نام كردم و دوره بازيگرى را آنجا گذراندم. در همان سال ها _ دهه ۴۰ _ به همت دكتر كارهاى مطرحى چون چوب به دست هاى ورزيل، سلطان مار، آى با كلاه _ آى بى كلاه، مستاجر و... را در شهرمان (اهواز) روى صحنه برديم. در همان سال ها يكى دو نمايشنامه هم نوشتم و يكى دو كار را هم كارگردانى كردم.
•تا قبل از «در پناه تو» براى تلويزيون كارى هم ساخته بوديد؟
«راويان اخبار» را براى شبكه يك، حكايت نامه، مهر و ماه، ميرزا يحيى و بخش هايى از مجموعه «اين شرح بى نهايت» را براى شبكه دو ساختم.
•«در پناه تو» چطور به شما پيشنهاد شد؟
درگير بازى در مجموعه «جاده» به كارگردانى «فريدون فرهودى» بودم، كه ساخت سريال «در پناه تو» از طرف منوچهر شاهسوارى كه تهيه كننده «جاده» هم بود، به من پيشنهاد شد.
•يعنى فيلمنامه «در پناه تو» آماده توليد بود كه شما براى كارگردانى كار دعوت شديد؟
طرح كلى مجموعه در ۲۰۰ صفحه توسط عليرضا طالب زاده نوشته شده و در شبكه دو به تصويب رسيده بود _ و نگارش فيلمنامه با حضور مشورتى منوچهر شاهسوارى، خسرو دهقان و من انجام گرفت. البته نگارش سريال به طور كلى به عهده خود «طالب زاده» بود و همزمان بازيگران را هم انتخاب مى كرديم.
•در زمان نگارش به اسم سريال، يعنى «در پناه تو» رسيديد، يا اينكه اين اسم از همان ابتدا براى اين مجموعه انتخاب شده بود؟
هنگام نوشتن طرح، منوچهر شاهسوارى اين اسم را پيشنهاد كرده بود.
•به انتخاب بازيگران اشاره كرديد، اين انتخاب چه مدت طول كشيد؟
نزديك به هفت ماه در دفتر آقاى شاهسوارى، اقدام به اين مهم كرديم...
•يكى از ويژگى هاى «در پناه تو» معرفى چهره هاى جديد همچون لعيا زنگنه، پارسا پيروزفر، شهرزاد عبدالمجيد و... به سينما و تلويزيون بود، اصلاً چطور شد كه تصميم گرفتيد از بازيگران ناآشنا براى اين كار استفاده كنيد؟
براى كارى نو، لازم بود بازيگران تازه انتخاب كنيم. آن روزها در كارهاى تلويزيونى چهره هايى فعال بودند كه به گمان من در انتخاب اغلب آنان، اولين اصل _ زيبايى شناسى بصرى _ لحاظ نشده بود. در حالى كه ما مايل بوديم اين نوع از احساس زيبايى شناسانه در كارمان موج بزند. پس به همين دليل به تمامى مراكز تربيت بازيگر، اعم از دانشكده ها و كلاس هاى خصوصى اطلاع داديم كه هنرجويان در صورت تمايل براى گذراندن تست چهره، بيان و استعداد به ما مراجعه كنند، در واقع ما به جست وجوى چهره ها و استعدادهايى بوديم كه بتوانند نقش هاى سريال را باورپذير و جذاب ارائه كنند.
•اين بازيگران از ميان چند نفر انتخاب شدند؟
اگر اشتباه نكنم از ميان ۷۵۰ نفر مراجعه كننده.
•با توجه به اينكه تمام بازيگران جوان اين كار، از ميان چهره هاى ناشناخته انتخاب شدند، چرا نقش اول مجموعه را به «حسن جوهرچى» كه بازيگر تقريباً شناخته شده و حرفه اى سينما بود داديد؟
براى اين نقش اولين كانديد ما «على دهكردى» بود. در مجموعه «مهر و ماه» با او كار كرده بودم اما او قرارداد سريال«شيخ مفيد» را بسته بود و نتوانست با ما همكارى كند. پس از آن در ماه جست وجو، كسى را كه از نظر ما بتواند نقش «محمد منصورى» را بازى كند، نيافتيم. تقريباً اواخر جست وجويمان بود كه توسط دوستى عكس «حسن جوهرچى» در فيلم «زينت» به من نشان داده شد. وقتى «جوهرچى» به دفتر آمد و با هم گپ و گفتى زديم، حس كردم براى نقش «محمد منصورى» بهترين گزينه را پيدا كرده ام.
•البته در آن زمان انتخاب چهره هايى مثل «پارسا پيروزفر»، «لعيا زنگنه» و... بسيار جسارت آميز بود.
واقعاً به نكته خوبى اشاره كرديد، آن زمان نگاه مسئولين وقت تلويزيون به بازيگر طور ديگرى بود و انتخاب اين افراد كار بسيار جسارت آميزى به حساب مى آمد. باورتان نمى شود ما در زمان توليد، براى اينكه از زيبايى چهره «پارسا» كم كنيم، مجبور به تعويض لباس هاى او در برخى صحنه هاى سريال شديم.
•براى نقش هاى «پارسا» و «رامين» با مشكلى روبه رو نشديد، يعنى با ديدن «پارسا پيروزفر» و «رامين پرچمى» به اين نتيجه رسيديد كه اين دو براى نقش هاى مورد نظر مناسب هستند؟
«رامين پرچمى» در اولين روزى كه ما تست گرفتن را شروع كرديم به دفتر آمد و تست داد و در همان روز هم براى نقش انتخاب شد، اما «پارسا پيروزفر» وقتى براى اين كار تست داد، ريش انبوهى داشت، چون آن زمان او سر فيلم «پرى» (داريوش مهرجويى) بود. من وقتى از او تست گرفتم، سعى مى كردم چهره بدون ريش او را در ذهنم تصور كنم. پس از چند روز كلنجار رفتن با خودم به اين نتيجه رسيدم كه براى نقش «پارسا» بسيار مناسب است، كه البته نقش مشورتى شاهسوارى هم در انتخاب بى تاثير نبود.
•براى نقش «مريم افشار» كه «لعيا زنگنه» ايفاگر آن است، قصد داشتيد از بازيگر حرفه اى استفاده كنيد يا از همان ابتدا تصميم تان بر اين بود تا از بازيگر غيرحرفه اى و ناشناخته براى اين نقش بهره ببريد؟
در طول آن ماه ها و با آن همه مراجعه كننده، هيچ تستى جواب مساعد نداد، ما نااميد از يافتن چهره اى به فكر انتخاب هنرپيشه حرفه اى بوديم كه در آخرين روزهاى تست، دوستم غلامرضا رمضانى به كمك ما آمد. او در دفتر شاهسوارى فيلمى ساخته بود و به آن دفتر آمدوشد مى كرد. در آن بعدازظهر نوميدى او به دفتر آمد و گفت : فكر مى كنم آن بازيگرى را كه دنبالش هستى پيدا كرده ام.
•منظورشان «لعيا زنگنه» بود؟
بله، منظورش خانم زنگنه بود. «رمضانى» در حال انتخاب بازيگر براى كار جديدش بود. خانم زنگنه به دفتر او رفته بود. چهره او به كار سريال رمضانى نمى آمد، اما پيشنهاد كرده بود تا «زنگنه» همراهش به دفتر «شاهسوارى» بيايد (آخر تقريباً همه اهالى سينما و تئاتر مى دانستند كه ما بازيگر نقش مريم افشار را پيدا نكرده ايم). اتفاقاً خانم «زنگنه» خيلى با اكراه اين پيشنهاد رمضانى را قبول كرده بود. اما وقتى به دفتر ما آمد، از جو حاكم بر آنجا خوشش آمد. در هر حال او سرگرم گفت وگو با «منوچهر شاهسوارى» بود كه صدايش به گوشم خوش نشست. وقتى كه وارد اتاق شدم و چهره اش را ديدم كسى در درونم گفت : اين همان «مريم افشار» است، جست وجو كافى است و در تمريناتى كه روزهاى بعد انجام داديم متوجه اين حقيقت شدم كه «لعيا زنگنه » تنها بازيگرى است كه مى تواند چنين نقش دشوارى را با هنرمندى ايفا كند.
•خانم «زنگنه» پيش از «در پناه تو» سابقه بازى داشت؟
از بازيگران گروه دكتر رفيعى بود و در يكى از كارهاى صحنه اى او هم حضور داشت و علاوه بر آن چندين نمايشنامه هم آماده اجراى داشت، كه البته هيچ كدام از آنها به روى صحنه نرفتند.
•«در پناه تو» يكى از پرسروصداترين سريال هاى دهه ۷۰ بود، سريالى جريان ساز كه اتفاقاً مشمول مميزى هاى بسيارى شد و براساس همين مميزى ها بخش هاى عمده اى از داستان حذف شد. حالا سئوال من اين است كه اين مميزى ها روى فيلمنامه اعمال شد يا اينكه پس از توليد و در زمان پخش اين اتفاق افتاد؟
در ابتدا كه طرح «در پناه تو» در شبكه دو تصويب شد، ما با مشكلى روبه رو نشديم، چون در آ ن زمان «مهدى ارگانى» مديريت شبكه دو را بر عهده داشت. او طرح اين مجموعه را خيلى دوست داشت و تا زمانى كه در اين پست بود، از آن حمايت كرد.
•يعنى در آن زمان فيلمنامه بدون هيچ مشكلى تصويب شد و جلوى دوربين رفت؟
ما فيلمنامه را قسمت به قسمت به شبكه تحويل مى داديم، قسمت هاى اوليه با مشكلى روبه رو نشدند، اما در ادامه وقتى قسمت هاى ديگر را ادامه داديم، مسئولين تلويزيون نظرات خودشان را به ما اعلام مى كردند و ما براساس آن نظرات تغييراتى را در كار ايجاد مى كرديم.
•با اين اوصاف تغييرات ديگر در هنگام توليد و پس از تغيير مديريت شبكه دو بر روى سريال اعمال شد؟
بله، دقيقاً خيلى از تغييرات در هنگام توليد و پس از اين تغيير و تحولات به وجود آمد. ما آن زمان حدود ۶۰ درصد از كار را تصويربردارى كرده بوديم، كه از طرف شبكه دوم به ما اعلام كردند، بايد بخش هاى مربوط به زندگى خانوادگى «پارسا» را حذف كنيم و يا آن را براساس آنچه كه مدنظر مسئولين شبكه است تغيير دهيم.
•اما اين بخش كاملاً حذف شد.
دقيقاً، علت آن هم اين بود كه ديديم اگر بخواهيم، بخش هاى مربوط به زندگى خانوادگى «پارسا» را براساس آنچه كه مورد نظر شبكه است، تغيير دهيم، قصه جذابيت خود را از دست مى دهد و مخاطب نمى تواند با آن ارتباط برقرار كند، بنابراين تصميم به حذف آن بخش گرفتيم.
•به همين راحتى با اين مسئله كنار آمديد؟
نه، آن زمان ده سال جوان تر بودم و شور و هيجانم بيشتر بود و خيلى در اين زمينه مقاومت كردم، اما در هر حال بايد با آن كنار مى آمدم.
•پس، با توضيحات شما مشخص شد كه «در پناه تو» دو داستان داشت، يكى مربوط به زندگى خانوادگى محمد منصورى بود و ديگرى مربوط به زندگى «پارسا» و قصه «مريم افشار» هم نقطه مشترك اين دو داستان بود؟
دقيقاً، اما در يك جايى داستان زندگى «پارسا» از دو داستان ديگر منفك مى شد. قصه به اين شكل بود كه «پارسا» هم به مانند «محمد منصورى» به «مريم افشار» علاقه مند است، منتها پس از ازدواج «مريم» با «رامين» و مشكلاتى كه در زندگى «پارسا» به وجود مى آيد، او را به سمت ديگرى سوق مى دهد.
•داستان زندگى «پارسا» به چه شكل بود كه اين همه مشكل ساز شد؟
خودكشى مادر «پارسا»، ارتباط پدرش با منشى شركت و... مسائلى بود كه به هنگام روايت قصه زندگى «پارسا» با آنها روبه رو مى شديم.
•چه كسانى قرار بود نقش پدر و مادر «پارسا» را بازى كنند؟
هما روستا نقش مادر و داوود رشيدى نقش پدر «پارسا» را داشتند و نگين صدق گويا هم نقش خواهر او را بر عهده داشت و در كنار اين خانواده نقش افراد ديگرى چون خانم «حميده خيرآبادى»، «سعيد داخ» و... هم حذف شد.
•ولى من حس مى كنم مشكل اصلى اين بخش از سريال خود «پارسا پيروزفر» بود.
توجه كنيد هم داستان خانوادگى «پارسا» به جذابيت قصه محمد، مريم و رامين بود و هم مهمتر از آن مشكل خوش چهرگى و نوع نقش پيروزفر بود. نقش او مثل بعضى از شخصيت هاى رمان برادران كارامازوف رذالت و شرافت را توامان در جان خود داشت.
و بر همين اساس هم به هنگام پخش خيلى از سكانس هاى «پارسا» كه ارتباطى هم به زندگى خانوادگى او نداشت، دچار مميزى شد.
با توجه به اينكه ما بخش هاى خانوادگى زندگى «پارسا» را حذف كرديم، مديران پخش تا آنجا كه صلاح مى دانستند بخش هاى مربوط به او را به طور كامل در مى آورند.
•اگر زندگى «پارسا» و شخصيت او از مجموعه حذف نمى شد آيا باز هم زندگى «محمد منصورى» و شخصيت او به اين اندازه به چشم مى آمد؟
اتفاقاً حضور «پارسا» موثر بود، از اين جهت كه ارتباطش با «محمد منصورى» موجب مى شد تا مخاطب به شناخت بيشترى از «محمد منصورى» دست پيدا كند.
•اما اين مميزى ها فقط محدود به شخصيت «پارسا» و زندگى او نمى شد، چرا كه قصه «رامين» هم ناتمام باقى مى ماند.
بله، «رامين» در نهايت ديوانه مى شود و او را در تيمارستان بسترى مى كنند، اما اين بخش ها هم بنا به صلاح
نام یا عنوان شما : | |
آدرس ایمیل شما : | |
ایمیل دوست شما : | |
متن پیام (متن ساده) : حداکثر 2000 حرف |
|
محصولات مشابه
محصول بعدی : سریال ایرانی کت جادویی کامل با کیفیت عالی
جستجوی مرتبط :
نام شما | |
ایمیل شما | |
متن پیام | حداکثر 3000 حرف و درج کدهای html مجاز نیست! |
سریال در پناه تو کامل با کیفیت عالی :
در به كه از را اين با پناه بود تو آن مي است سریال او شد مى سريال پارسا ها هاى.
فروشگاه ایرانی من تابع قوانين جمهوري اسلامي ايران ميباشد و محصولات آن بر همين معيار عرضه شده است .